این شهر مرکز شهرستان تنکابن بوده و جمعیت آن بر اساس آخرین سرشماری ۴۵، ۳۳۸ نفر بوده است، همچنین شهرستان تنکابن دارای حدودا ۱۹۸۰۰۰ نفر جمعیت است.
وجه تسمیه
پسوند بُن که در زبان گیلکی به معنی پایینِ میباشد و در اسامی مکانهای زیادی در شمال کشور وجود دارد. در نتیجه تنکابن به معنی پای یا زیر تنکا میباشد.[۳]
در گذشته غالب ذکر نام این منطقه در طول تاریخ قبل از تنکابن، دیلمستان و یا دیلم خاصه بوده است.
ظاهراً نخستین بار در اواخر قرن نهم، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از لفظ تنکابن برای این منطقه نام بردهاست.[۴] احتمالاً این نام از نام «قلعة تُنکا»[۵] ــ که اولیاءاللّه آملی در ۷۶۴ آن را در تاریخ رویان[۶] ضبط کرده ــ گرفته شدهاست. به نوشتة رابینو،[۷] تنکابن به معنای «پایین تنکا» است.
درمورد وجه تسمیه تنکابن نظریهٔ دیگری نیزبیان شده، تنکابن یا تنک آب بن یعنی جائیکه جلگه ساحلی دریای کاسپین تنک میشود. تنک به زبان مازندرانی به معنی اندک و کم است. آن قسمت از ساحل دریا که اندک از بن کوه فاصله دارد به عبارت دیگر آن قسمت از ساحل دریا که با پهنای کمی از بن آب ظاهر شدهاست تنک آب بن یا تنکابن نامیده شدهاست.[۸]
البته دلیل دیگری نیز برای فلسفه این نام بیان شه که به علت تابستانهای شرجی و طاقت فرسا و همچنین زمستان تقریباً سرد منطقه و شرایط کشاورزی در این آب و هوا از واژه تن کاه به معنی کاهنده جسم وتن برای تعبیر سختی از تن کاه بن به تنکابن درآمدهاست.
تاریخچه جداسازی شهرستان تنکابن
تنکابن نامی کلی است که زمانی به نواحی از رودسر تا محمودآباد را اطلاق میشد که در زمان احمدشاه این گستره منطقهای از رودسر تا نوشهر را در بر میگرفت و با ورود به عصر پهلوی اول این منطقه که محال ثلاث تنکابن نامیده میشد به مازندران الحاق و به تدریج از وسعتاش کاسته شد.
تا جاییکه امروزه تنکابن که مرکز تاریخی آن شهر خرمآباد امروزی بوده محدوده رامسر تا کلارآباد را شامل میشد به مرور زمان رامسر و طی چند سال اخیر نیز عباسآباد هم از آن جدا و هر یک به شهرستانی مستقل ارتقا پیدا کردند و همچنین در سال ۱۳۸۹ نیر شهر شیرود از تنکابن قدیم جدا و مستقل شد.
اکنون این شهرستان دارای محدودهای از شرق شهرستان تازه تاسیس شیرود و تا پارک ملی خشکهداران در شرق نشتارود در مرز شهرستان تازه تاسیس عباسآباد امتداد دارد.
به طور کلی شهرستان تنکابن امروز با تنکابن قدیم تفاوتهای زیادی دارد، شهرستان تنکابن در گذشته شامل ۵ شهرستان دیگر بوده که امروزه از این شهرستان جدا شدهاند. شهرستان رودسر در سال ۱۳۲۰ (از شهرستان رودسر نیز شهرستان املش منشعب شده است)، شهرستانهای چالوس ونوشهر تحت عنوان یک شهرستان در آن زمان در سال ۱۳۲۴، شهرستان رامسر بعد از انقلاب و در سال ۱۳۶۴ از این شهرستان بزرگ جدا شدهاند و به شهرستانهای مستقلی تبدیل شدهاند. وشهرستان عباسآباد (تنکابن) واقع در ناحیه شرقی شهرستان بزرگ تنکابن از سال ۱۳۸۹ شروع به کار کرد.[۹]
سکنه باستانی تنکابن
درمورد سکنه باستانی تنکابن آنها را منتسب به آمارها یا همان آمارد میدانند، دردوران بسیار کهن یعنی درزمانی که شاهنشاهان هخامنشی برایران فرمان میراندند، در کرانه جنوبی دریای خزر اقوام کادوسی وتپوری وآمارد میزیستند که پیوستگی نژادی آنهابانژادآریایی کاملاً مشخص شدهاست
تپورها در مازندران وطبرستان وکادوسیهادرگیلان سکونت داشتند. درموردمحل سکونت مرها یاآمارهااطلاعات ماناقص است برخی ازمحققین نوشته اندآماردهادردره سفیدرودبوده اندکه نام قدیم رودخانه مذکورآماردبی (آمردیوس) ازنام همین قوم ومنسوب به آنهاست که درقسمت غربی سرزمین مردها بوده وقسمت شرقی آن هم خط میانه آمل و نور بوده گفته میشودنام این شهر نیزازنام آنان مشتق شده که البته اکثرتاریخنگاران نام آنها را مشتق از آموئیها (گروهی ازمهاجران آریایی) میدانند.[۱۰]
گروهی دیگرازمورخین محل سکونت آماردهارادرنواحی کوهستانی بین آمل وتنکابن قلمدادکردند. چنین به نظرمیرسدکه محل سکونت آماردها بین دوطایفه کادوسیها (کادوزیها) وتپورهابودهاست، یعنی ازآمل فعلی (رود ارازیاهراز) به طرف مغرب تنکابن تادیلمان.
مرد که در گاتها (اوستا) به صورت مرت در فرس هخامنشی مرتیه در پهلوی هرتوم و در فارسی مردم آمدهاست، صفتی است به معنای درگذشتن، نیست شدنی که از ریشه مر (Mar) میباشد که در فرس هخامنشی به معنی مردن و در پهلوی مورتن است.
هرودت در شرح طوایف پارسی مینویسد: «پارسیها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادرنشین تقسیم شدهاند شش طایفه اولی عبارتند از: پاسارگادیان، مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان و مردها یکی از چهار طایفه دوم هستند.»
چنانکه از نوشتههای مورخان و دانشمندان دورههای پیش از میلاد برمی آید مرزهای تحت سلطه چهارگانه سزمین گروه مردهابرخی بدین گونه بودهاست از خاور به مرز ورگانا (استان گرگان) و بخشی به پارت از شمال به دره یا در اکسیپن (کاسو – کاساک – کازاک قزاقهای قفقازیه کنونی بازماندگان این نژادند) به هر حال آنچه در این میان موردنظر ماست در صحت آن اطمینان داریم وجود قومی به نام آمارد در جنوب غربی دریای مازندران است.
مردمان مردی دارای کارگاههای دستی خانگی بودهاند که به کمک و دستیاری آن پوشاک و خوراک و ابزارآلات و ساز و برگهای خانگی – جنگی و کشاورزی و فراوردههای دیگر برای خود تهیه مینمودند لباس آمردها از پوست بز و کلیچه (نیم تنه با آستین) کوتاهی که خودشان آن را سبززن میگفتند تهیه میشدهاست تیرو کمانی داشتند از چوب خیزران که در زمینشان میروئید تیرها را در دست چپ و کمان را به شانه مینهادند و شمشیری به خود آویزان میکردند سپر و نیزه و خنجر کوچکی داشتند که خنجر با با بندی مانند بند شمشیر به خود میآویختند اسلحه گروه آمردها عبارت بود از سپر و نیزه کوچک، حربه برندهای داشتند که مانند قمه بود و پابندی مثل شیشه که آن را حمایل میانداختند.
از گفته تاریخ نگاران چنین استنباط میشود که قبل از حمله اسکندر به مردها در ۳۳۱ سال قبل از میلاد کسی به منطقه تحت سیطره آنها هجوم نیاورده بود بعد از حمله اسکندر نیز آنها مستقل بودند دیو دور سی سی لی از مورخان یونانی شرحی کامل از چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان میکند پیرنیا نیز گزیدهای در باب چگونگی حمله اسکندر به ماردها بیان کردهاست درباره خوی و احوال آماردها گواهیهایی از مورخان باختری برای ما ماندهاست. مثلاً ژوستن آنان را نیرومند و شجاع خوانده آریان میگوید که آماردها مردی بودند بی بضاعت ولی در کشیدن بار فقر و قحطی دلیر، کنت کورث نیز در این مورد مینویسدسربازان آماردی بالشکریان اسکندرمقدونی شجاعانه جنگیدند درجنگ گوگامل که آخرین جنگ داریوش سوم واسکندربودتیراندازان چیرهدست آماردی شرکت داشتند ورشادت بسیاری نشان دادند، پس از آنکه اسکندر پارس را غارت و شهرهای زیادی را ویران ساخت داخل ولایت ماردها شد، این قوم از مردمان دارای اخلاق و آداب خاصی بودند آنها مردمانی زحمتکش و دلیر بودند که اسکندر تنها و با تهدید به آتش زدن تمامی جنگلها موفق به تسلیم کردن آنها گردید ودرازای بازپس گزفتن (بوسیفال) اسبش آن مناطق را به حال خودواگذاشت.
دردوره شهریاری پادشاهان اشکانی مردهاازاستقلال داخلی برخوردار بودندودرمقابل قوای حکومت مرکزی ایران به شدت مقاومت میکردند. فرهاداول شاهنشاه اشکانی سرانجام توانست آنهارا پس حدود۲۰سال جنگ پیوسته ومقاومت مغلوب ومطیع خودساخت وتعدادزیادی ازآنها رابرای مرزبانی به قسمت شرقی کشور فرستاد.[۱۱]
در نتیجه بی گمان پیش از ورود و استقرار آریاییها در این سرزمین، اقوام بومی در مناطق مختلف تنکابن میزیسته اندبه ویژه استخوانهایی که در مناطق کوهستانی پیدا شده، حاکی از آن است که اقوامی از آماردها (آمردها) در این دیار سکونت داشهاند.
پس از جابه جایی مردها به مرور زمان دیلمیان در این منطقه ساکن شدند و باقیمانده قوم مردها نیز در این قوم نوظهور و قدرتمند ترکیب شدند. وپس از این تاریخ لفظ دیلم و به ویژه دیلم خاصه برای این منطقه به کار می رفته است.
تنکابن از دیلمستان بزرگ تا محال ثلاث
ظاهراً نخستین بار در اواخر قرن نهم، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از لفظ تنکابن برای این منطقه نام بردهاست.[۱۲] احتمالاً این نام از نام «قلعة تُنکا»[۱۳] ــ که اولیاءاللّه آملی در ۷۶۴ آن را در تاریخ رویان[۱۴] ضبط کرده ــ گرفته شدهاست. به نوشتة رابینو،[۱۵] تنکابن به معنای «پایین تنکا» است.
از حکمرانی سادات گیلان بر تنکابن و وقایع نیمة دوم قرن هشتم و قرن نهم، مطالب فراوانی در منابع آمدهاست، از جمله اینکه در ۷۶۹ سید رکابزن کیا، از فرزندان کیا ابوالحسن مشهور به المؤیدباللّه، بر تنکابن و قسمتی از دیلمستان مانند شیرود و هزار حکمرانی میکردهاست و بسیاری از اهالی مانند او شیعة زیدی بودهاند.[۱۶] در ۷۸۹، عدهای از سادات گیلان به دستور امرای گیلانی، از جمله امرای ناصرود، کشته شدند. در پی این واقعه، سید هادی کیا با نزدیکان و یاران خود به سمت تنکابن رفت و در «دز تنکا» پناه گرفت. این امر موجب شد تا امرای ناصرود که در پی سادات بودند، به حدود تنکابن حمله و خانهها را غارت کنند و آتش زنند.[۱۷] سیدهادی کیا در سال ۷۹۶ـ۷۹۷ فرمانروای تنکابن شد. وی در تقسیم «ولایت بیه پیش»، فرزندش، سیدیحیی کیا، را به تنکابن فرستاد و مِلک موروثی خود را به او واگذار کرد.[۱۸]
در ۸۰۶ خواندمیر[۱۹] به ولایت تنکابن اشاره کرده و در ۸۱۶ مرعشی از حکمرانیِ سیدداوود کارکیای تنکابنی، فرزند سیدهادی کیا، در تنکابن یاد کردهاست.[۲۰] مَلک کیومرث ــ که در ۸۳۰ به مخالفت با سادات گیلان برخاسته بود ــ در ۸۳۱ عمارت خاصة سید داوود کارکیای تنکابنی را که در اواخر تابستان هنوز در ییلاق به سر میبرد، آتش زد و برخی اهالی را به قتل رساند.[۲۱] در ۸۶۵ مازندرانی از «موضع تنکابن» در «مملکت گیلان» نام بردهاست.[۲۲] مرعشی در ۸۸۹ به حرکت خود از کِلیشُم (از قرای ییلاقی تنکابن) به تنکابن برای تصرف «دشت تنکابن» اشاره کردهاست.[۲۳] تنکابن در زلزلة ۸۸۹ ــ که مرعشی شاهد آن بوده ــ آسیب فراوان دید، به طوری که بسیاری از عمارتهای آن، از جمله قصر و مساجد و زیارتگاهها و حمامهای آن، ویران شد و آنچه باقیماند ترمیم شدنی نبود.[۲۴]
در دورة صفویه،[۲۵] اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب،[۲۶] به فرمانروایی شرف خان روزکی[۲۷] بر تنکابن اشاره کردهاست.[۲۸] رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، علاوه بر شرف الدین، از الوند سلطان بن حسین خان فیروزجنگ (فرمانروا در ۱۰۰۶) و حیدرسلطانِ قویْ حصارلو[۲۹] نام بردهاست.[۳۰]
در دورة افشاریه (۱۱۴۸ـ۱۲۱۰)، میرزا مهدی خان استرآبادی نام «قریة تنکابن» را در «اعمال دیلَمان» ضبط کردهاست.[۳۱] به گزارش غفاری کاشانی در ۱۱۶۸، محمدحسن خان قاجار برای فتح گیلان به تنکابن لشکر کشیده بود.[۳۲] حدوداً بین سالهای ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۵، ابراهیم خان عمارلو شش سال حاکم تنکابن شد. در ۱۱۸۵ هدایت خان، حاکم گیلان که در صدد توسعة قلمرو خود به سمت مشرق بود، تنکابن را از فرمانروایان کُرد (رستم خان عمارلو) گرفت و با موافقت کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) آن را به گیلان ملحق ساخت،[۳۳] سپس فردی از ایل «قوی حصارلو» را حاکم تنکابن کرد؛ اما بعدها به فرمان کریم خان، ایل قوی حصارلو از حکومت تنکابن برکنار شدند.[۳۴]
از اواخر حکومت کریم خان زند ــ که به دستور وی مهدی خان خلعت بری (از طایفة خَلابَران) به حکومت تنکابن رسید تا پایان حکومت قاجاریه، خلابران بر تنکابن حکومت کردند. در ۱۱۹۵، مهدی خان تفنگچیان تنکابنی را همراه مرتضی قلی خان، برادر آقامحمدخان قاجار، که از طرف او مأمور فتح گیلان بود، فرستاد و از آقامحمدخان[۳۵] خواست تا با جدایی تنکابن از گیلان و الحاق آن به مازندران موافقت کند. با موافقت آقامحمدخان در این سال، ولایت تنکابن ضمیمة مازندران شد و با الحاق نواحی کلاردشت و کجور به تنکابن، ولایت محال ثلاث / ثلاثه تشکیل شد.[۳۶] به نوشتة زین العابدین شیروانی در ۱۲۴۷، تنکابن قصبهای در گیلان و میان جنگل بوده، آب فراوان و هوای بد، خاک ابریشم خیز و زمین عفونت انگیز و برنج بسیار داشتهاست. وی فزودهاست که حکیم مؤمن مؤلفِ تحفة المؤمنین * اهل آنجاست.[۳۷]
در زمان محمدشاه قاجار (۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) که حبیب اللّه ساعدالدوله حاکم تنکابن و محال ثلاث شده بود، تنکابن نفوذ سیاسی بسیار یافت (یوسفی نیا، ص ۳۳۹). در حدود ۱۲۷۵ مکنزی و ملگونوف در بارة بلوک و محلة تنکابن و مالیات آن، تولید ابریشم و صادرات گندم و برنج آن به گیلان و قزوین و باکو مطالبی آوردهاند.[۳۸]
در دورة ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تنکابن به عنوان محالّی در ولایت مازندران ضبط شدهاست (بهلر، ص ۳۳). اما اعتمادالسلطنه در اواخر سدة سیزدهم نوشتهاست که تنکابن قسمتی از گیلان و مشتمل بودهاست بر هشتاد پارچه ده کوچک ییلاقی و قشلاقی و ناحیهای از سفیدتمش (حد غربی) تا نمک رود (نمک آبرود، حد شرقی)، و افزودهاست که محال ثلاث عبارت اند از: تنکابن و نواحی کلارستاق و کجور. اعتمادالسلطنه به امامزادهها، و صنایع آن از جمله تولید چوخا (جامة پشمی چوپانان) و چادرشب نیز اشاره کردهاست.[۳۹] در ۱۳۰۸ مورگان از حاصلخیزی بخش تنکابن و محصول پنبة آن، باغهای وسیع مرکّبات، لهجة مخصوص اهالی و مسجد کوچک تنکابن یاد کردهاست.[۴۰] در ۱۳۱۴ تنکابن مشتمل بر شش بلوک بود و ماهیگیری در آن رونق فراوان داشت، نیز محلة شهسواران در کنار دریا باغهای بی نظیر داشت و تجار باکو در آن بازار، خانه و حمام داشتند.[۴۱]
در دورة مشروطه (ح ۱۳۲۴ـ۱۳۲۷) ــ که با قیام محمد ولی خان تنکابنی *، ملقب به سپهدار تنکابنی، همراه بود ــ تنکابن یکی از مراکز آزادی خواهی شد.[۴۲] امیراسعد تنکابنی، حاکم تنکابن و فرزند سپهدار تنکابنی، با رد مذاکرات هفتم ذیحجة ۱۳۲۴ مجلس برای انتخاب وکلا، محال ثلاث تنکابن را «حکومت مستقله» خواند.[۴۳]
رابینو ــ که در ۱۳۲۶ـ۱۳۲۷ به بلوک تنکابن سفر کرده ــ از محصولات آن، بازار هفتگی در بعضی آبادیها، ناحیة کوچک سخت سر (رامسر کنونی) در تنکابن، ماهی فراوان و صنایع آنجا خبر داده و در بارة سکونت یازده طایفة بزرگ در تنکابن مطالبی آورده و گفتهاست که شهسوار بندر خرمآباد است.[۴۴] بنا بر مطالب فخرائی[۴۵] و سپهدار تنکابنی[۴۶] نهضت میرزاکوچک خان جنگلی (متوفی ۱۳۰۰ش) به تنکابن نیز کشیده شده بود.
در ۱۳۱۰ ش آبادی تنکابن به نام شهسوار، به دستور رضاشاه بر طبق اصول صحیح و نقشه توسعه یافت و گاهی بندر شهسوار خوانده میشد (رزم آرا، ج ۳، ص ۱۸۲). مسعود کیهان در ۱۳۱۰ ش در بارة قسمتهای ییلاقی و قشلاقی و کشتیرانی در آن مطالبی ذکر کردهاست.[۴۷][۴۸] در غرب این شهرستان شهرستان رامسر قرار دارد. مرز این دو شهرستان را رودخانه چالکرود تشکیل میدهد. در جنوب شهسوار بخش الموت واقع در استان قزوین قرار گرفته. درشرق شهرستان چالوس قرار دارد.
جمعیت این شهرستان بیش از۱۹۵۰۰۰ نفر است. در شهر شهسوار ۳۳۶۵۰ نفر ساکن میباشند. پس از آن شهر خرمآباد با ۹۸۸۱، عباسآباد ۹۳۸۴، متل قو یا سلمان شهر با ۸۳۰۲، کلارآباد با ۵۱۳۱ و نشتارود با ۴۷۷۰ قرار دارند. بقیه اهالی در مناطق روستایی ساکن میباشند. وسعت این شهرستان ۷/۱۹۷۵ کیلومترمربع میباشد. از محصولات مهم آن انواع مرکبات، برنج و چای را میتوان نام برد.
حاکمان معاصر تنکابن
حاکمان تنکابن در دوران معاصر به این شرح میباشند:
کیائیان
از حکمرانی سادات گیلان بر تنکابن و وقایع نیمة دوم قرن هشتم و قرن نهم، مطالب فراوانی در منابع آمدهاست، از جمله اینکه در ۷۶۹ سید رکابزن کیا، از فرزندان کیا ابوالحسن مشهور به المؤیدباللّه، بر تنکابن و قسمتی از دیلمستان مانند شیرود و هزار حکمرانی میکردهاست و بسیاری از اهالی مانند او شیعة زیدی بودهاند.[۴۹] در ۷۸۹، عدهای از سادات گیلان به دستور امرای گیلانی، از جمله امرای ناصرود، کشته شدند. در پی این واقعه، سید هادی کیا با نزدیکان و یاران خود به سمت تنکابن رفت و در «دز تنکا» پناه گرفت. این امر موجب شد تا امرای ناصرود که در پی سادات بودند، به حدود تنکابن حمله و خانهها را غارت کنند و آتش زنند.[۵۰] سیدهادی کیا در سال ۷۹۶ـ۷۹۷ فرمانروای تنکابن شد. وی در تقسیم «ولایت بیه پیش»، فرزندش، سیدیحیی کیا، را به تنکابن فرستاد و مِلک موروثی خود را به او واگذار کرد.[۵۱]
در ۸۰۶ خواندمیر[۵۲] به ولایت تنکابن اشاره کرده و در ۸۱۶ مرعشی از حکمرانیِ سیدداوود کارکیای تنکابنی، فرزند سیدهادی کیا، در تنکابن یاد کردهاست.[۵۳] مَلک کیومرث ــ که در ۸۳۰ به مخالفت با سادات گیلان برخاسته بود ــ در ۸۳۱ عمارت خاصة سید داوود کارکیای تنکابنی را که در اواخر تابستان هنوز در ییلاق به سر میبرد، آتش زد و برخی اهالی را به قتل رساند.[۵۴] در ۸۶۵ مازندرانی از «موضع تنکابن» در «مملکت گیلان» نام بردهاست.[۵۵] مرعشی در ۸۸۹ به حرکت خود از کِلیشُم (از قرای ییلاقی تنکابن) به تنکابن برای تصرف «دشت تنکابن» اشاره کردهاست.[۵۶]
قوی حصارلوئیان ۱
در دورة صفویه،[۵۷] اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب،[۵۸] به فرمانروایی شرف خان روزکی[۵۹] بر تنکابن اشاره کردهاست.[۶۰] رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، علاوه بر شرف الدین، از الوند سلطان بن حسین خان فیروزجنگ (فرمانروا در ۱۰۰۶) و حیدرسلطانِ قویْ حصارلو[۶۱] نام بردهاست.[۶۲]
در دورة افشاریه (۱۱۴۸ـ۱۲۱۰)، میرزا مهدی خان استرآبادی نام «قریة تنکابن» را در «اعمال دیلَمان» ضبط کردهاست.[۶۳] به گزارش غفاری کاشانی در ۱۱۶۸، محمدحسن خان قاجار برای فتح گیلان به تنکابن لشکر کشیده بود.[۶۴]
عمارلوئیان
حدوداً بین سالهای ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۵، ابراهیم خان عمارلو شش سال حاکم تنکابن شد. در ۱۱۸۵ هدایت خان، حاکم گیلان که در صدد توسعة قلمرو خود به سمت مشرق بود، تنکابن را از فرمانروایان کُرد (رستم خان عمارلو) گرفت و با موافقت کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) آن را به گیلان ملحق ساخت،[۶۵]
قوی حصارلوئیان ۲
هدایت خان فردی از ایل «قوی حصارلو» را حاکم تنکابن کرد؛ اما بعدها به فرمان کریم خان، ایل قوی حصارلو از حکومت تنکابن برکنار شدند.[۶۶]
خلعت بریان
از اواخر حکومت کریم خان زند ــ که به دستور وی مهدی خان خلعت بری (از طایفة خَلابَران) به حکومت تنکابن رسید تا پایان حکومت قاجاریه، خلابران بر تنکابن حکومت کردند. در ۱۱۹۵، مهدی خان تفنگچیان تنکابنی را همراه مرتضی قلی خان، برادر آقامحمدخان قاجار، که از طرف او مأمور فتح گیلان بود، فرستاد و از آقامحمدخان[۶۷] خواست تا با جدایی تنکابن از گیلان و الحاق آن به مازندران موافقت کند. با موافقت آقامحمدخان در این سال، ولایت تنکابن ضمیمة مازندران شد و با الحاق نواحی کلاردشت و کجور به تنکابن، ولایت محال ثلاث / ثلاثه تشکیل شد.[۶۸]
در زمان محمدشاه قاجار (۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) که حبیب اللّه ساعدالدوله حاکم تنکابن و محال ثلاث شده بود، تنکابن نفوذ سیاسی بسیار یافت (یوسفی نیا، ص ۳۳۹). در حدود ۱۲۷۵ مکنزی و ملگونوف در بارة بلوک و محلة تنکابن و مالیات آن، تولید ابریشم و صادرات گندم و برنج آن به گیلان و قزوین و باکو مطالبی آوردهاند.[۶۹]
در دورة ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تنکابن به عنوان محالّی در ولایت مازندران ضبط شدهاست (بهلر، ص ۳۳). اما اعتمادالسلطنه در اواخر سدة سیزدهم نوشتهاست که تنکابن قسمتی از گیلان و مشتمل بودهاست بر هشتاد پارچه ده کوچک ییلاقی و قشلاقی و ناحیهای از سفیدتمش (حد غربی) تا نمک رود (نمک آبرود، حد شرقی)، و افزودهاست که محال ثلاث عبارت اند از: تنکابن و نواحی کلارستاق و کجور.
در دورة مشروطه (ح ۱۳۲۴ـ۱۳۲۷) ــ که با قیام محمد ولی خان تنکابنی ، ملقب به سپهدار تنکابنی، همراه بود ــ تنکابن یکی از مراکز آزادی خواهی شد.[۷۰] امیراسعد تنکابنی، حاکم تنکابن و فرزند سپهدار تنکابنی، با رد مذاکرات هفتم ذیحجة ۱۳۲۴ مجلس برای انتخاب وکلا، محال ثلاث تنکابن را «حکومت مستقله» خواند.[۷۱]
رودهاوچشمههای تنکابن
رودهای تنکابن عبارت اند از:
- چشمه کیله (سه هزار) به طول حدود ۸۰ کیلومتر با جهت جنوبی ـ شمالی[۷۲]
- دوهزار به طول حدود ۱۰ کیلومتر[۷۳]
- تیرِم وشیرود[۷۴](از مهمترین رودخانههای صید ماهی سفید به جهت گرفتن تخم آنها)
- میرشمس الدین باطول حدود ۹ کیلومتر[۷۵](از مهمترین رودخانههای صید ماهی سفید به جهت گرفتن تخم آنها که در مسیرهای پایانی از ولی آباد به دریا متصل میشود.)
- رودخانه چالکرود یا چهار کوه رود به طول حدود ۶۵ کیلومتر ، مرز بین تنکابن و رامسر است.[۷۶]
- اِزارود (هزاررود)[۷۷]
- گرمارود (شاخة اصلی سه هزار)[۷۸]
- وَلَم رود[۷۹]
- تیله رود[۸۰]
این رودها پس از آبیاری اراضی شهر به دریای خزر میریزند.
همچنین این شهر دریاچههای کوهستانی و چشمههای آب گرم و معدنی دارد که ازجمله آنها میتوان:
- آب گرم فلکده درلیرسر[۸۱]
- آب گرم سه هزار[۸۲](که به گرمای حضرت سلیمان معروف است)
- آب گرمی درروستای میانرود[۸۳]
رانام برد.
چشمه آب معدنی سیوا در منطقه سه هزار، همچنین چشمه آب معدنی شلف که درسه هزارآن هم درنزدیکی چشمه آب گرم سه هزارواقع شدهاست، آب معدنی شلف آزآبهای معدنی بسیار گواراوشفابخش است برای هضم غذاوناراحتیهای کبدی وتنظیم دستگاه گوارشی بسیار موثر ومفیدمی باشد، طعم آن شبیه لیمونات است واملاح معدنی گوناگونی دارد. ودر سالهای گذشته توسط جهانگردان فرانسوی مورد آزمایش قرار گرفت و ترکیبات آن و میزان اثرات موثر آن بررسی گردید، امامتأسفانه به واسطه نبودن راه شوسه تابحال اهمیت آن بر همه کس روشن نیست، به امید آنکه ازاین آب معدنی مانند آب معدنی چشمه علی مبارک آباددماوند (یاآب معدنی ویشی که درفرانسهاست) استفاده وبهره برداری شود.[۸۴]
پوشش گیاهی و جانوری تنکابن
پوشش گیاهی تنکابن مشتمل است بر: توسکا، شمشاد، بلوط، مَمْرَز، کرات، لیلکی، چنار، ارار (ایلان)، اربه (خرمالو)، گردو، ازگیل، کنس، زرشک کوهی، سفید پلت، ملج، افرا، راش، ون یا زبان گنجشک، گون، گل گاوزبان و مراتعی برای چرای دام.[۸۵]
از جانوران نیز دارای یوزپلنگ (از جانوران در حال انقراض در منطقه)، پلنگ(پلنگ ایرانی بزرگترین گونه پلنگ در جهان است که زیست گاه اصلی در البرز مرکزی و نواحی کوهستانی و جنگلی شهرستانهای نوشهر، چالوس، تنکابن و رامسر است)، اسبچه خزری، کل (قوچ)، گرگ(ورگ)، روباه(رَوایالُص)، شغال(شال)، گراز و خوک(خی یا خو)، خرس، جوجه تیغی (خارپشت)، سمورآبی(شنگ)، فوک خزری (به زبان محلی سگ آبی که تقریباً نسلش در این مناطق دریا منقرض شده است.)، لاک پشت (به زبان محلی آب لاکو که زیست گاه اصلی آنها در رودخانهها میباشد)، لُص (نوعی گربه وحشی) وبسیاری دیگر از حیوانات.[۸۶]
وپرندگانی همچون عقاب (دال)، قرقاول(ترنگ طلا)، خوتکا(نوعی پرنده مهاجر شبیه اردک)، قمری، حسن جلویی، اردک هوایی، قِرقی، قوش، کبک، لک لک(عالق یااندنا)، کولی خوری و انواع بسیار زیادی از دیگر پرندگان است که گاهی حتی آنها زنده گرفته شده ودر بازارهای محلی به فروش میرسند، در نیمی از سال نیز رودخانه چشمه کیله پذیرای بیش از ۳۰۰۰ کاکایی (مرغ دریایی) میباشد که این رودخانه در فصول سرد از مهمترین زیستگاههای کاکاییها محسوب میشود.[۸۷]
در دریا و رودهای آن انواع ماهی یافت میشود، از جمله ازون برون، آزاد (ماهی سالمون که از گرانترین ماهیان شمال کشور است که رودخانه چشمه کیله یکی از پنج رودخانه مهم و شناخته شده در جهان برای تخم ریزی این ماهیان است[۸۸] که هر ساله در فصل تخم ریزی با ایجاد پایگاه ماهیگیری در مسیر رودخانه توسط شیلات مقدار زیادی از این ماهی به دام میافتد که تخم آنها برای پرورش به مرکز پرورش آزاد ماهیان کلاردشت فرستاده میشود)، سفید، قزل آلا، کفال و کپور، کلمه، کولی، اردک ماهی، زردک (زرد پر)، اسپیلی (نوعی گربه ماهی که از غذاهای اصلی ماهیان خاویار میباشد که رودخانه میر شمس الدین-ولی آباد از مهمترین زیستگاههای رو به نابودی این ماهی در شمال کشور میباشد) و انواع دیگری از ماهیان دریایی.[۸۹]
محصولات مهم زراعی و دامی تنکابن
تنکابن یک شهر کشاورزی است و اقتصاد آن بر پایه کشاورزی قرار دارد به طوری که از بزرگترین تولید کنندگان و صادر کنندگان کیوی در کشور ویکی از قطبهای تولید مرکبات(به ویژه پرتقال) وخرمالو در کشور است واز بزرگترین تولید کنندگان عمده برنج وبزرگترین تولید کننده و صادر کننده چای مازندران است.
محصولات مهم زراعی این شهرستان عبارت است از: برنج، چای (رتبه اول تولیددرمازندران)، خرمالو (ازمهمترین تولیدکنندگان کشور)، مرکّبات آن;از جمله پرتقال و نارنج (که ازتولیدکنندگان مهم در کشوراست) و میوههای نو ظهوری مانند کامکوآت (Kumquat)، آووکادو، فیجوآ مشهور است، همچنین کیوی (زمانی ۹۰٪تولیدی کشور)، ازگیل، دارابی، گردو، فندق، گلابی، سیب، آلو و آلوچه، قطره طلا، گندم، جو، لوبیا، باقلی، انواع صیفی و علوفة دامی درآن به عمل میآیدکه بعضی از این میوهها صادرمی شود.[۹۰]
درضمن این شهرستان یکی ازمهمترین تولیدکنندگان گل وگیاه در استان است که سالانه مقدارزیادی ازآن به کشورهای حاشیهٔ دریای خزر و آسیای میانه صادرمی گردد.
پرورش گاو، گوسفند، بز، گاومیش، اسب و طیور، بویژه در میان بند، از مشاغل روستایی آنجاست. واحدهای صنعتی پرورش دام و طیور نیز در آنجا فعالیت دارند، همچنین تعدادی از بزرگترین مراکز کشتار و بسته بندی مرغ بهداشتی استان در این شهر واقع هستند.
شیلات در کرانههای آن تأسیسات ماهیگیری دارد (پرههای ماهیگیری) و شغل بعضی اهالی ماهیگیری است وهمچنین میتوان ازکارگاههای تولیدماهی قزل آلا (رتبه دوم تولیددرمازندران- با تولید سالانه حدود ۳۰۰۰ تن تنها در مناطق منفرد کوهستانی[۹۱]) در مناطق مختلف دوهزار، سه هزار، خرمآباد و میر شمس الدین نام برد.
صنایع جدیدومعادن تنکابن
تنکابن دارای دو شهرک صنعتی :شهرک صنعتی سلمانشهر (به مساحت ۹۲ هکتار) و ناحیه صنعتی نارنج داربن (به مساحت ۹ هکتار) میباشد.[۹۲]
از مهمترین شرکتها میتوان به شرکت فراوردههای لبنی کندلوس(واقع در شهرک صنعتی سلمانشهر)، شرکت پارس نئوپان(از بزرگترین کارخانجات تولید محصولات چوبی استان واقع در نشتارود به مساحت ۱۰ هکتار) شرکت ناب استیل(تولید کننده انواع هود، سینک و فراستیل واقع در شهرک صنعتی سلمانشهر)، شرکت نوش (تولید کننده انواع آب میوه ونکتار در کترا)، شرکت افشره(تولید کننده کنسانترههای غیر گوشتی، انواع نکتار و آب میوه)، شرکت ترنج(تولید کننده انواع آب میوه وشربت واقع در ناحیه صنعتی نارنج داربن) وشرکت آب معدنی سیوا(واقع در منطقه سیوا سه هزار) را نام برد.
از صنایع دیگر کارخانهها و کارگاههای تولید چای (از جمله در قلعه گردن، کلارآباد، شعیب کلایه، چلارسر و...)،[۹۳] کارخانههای تولید موادغذایی و بهداشتی،[۹۴] کارگاههای تولید پمپ (ناحیه نارنج داربن) و چندین شرکت دیگر همانند پوشاک و چرم[۹۵] (ازجمله کارخانه خزرخز؛ بزرگترین کارخانه چرم وپوست سابق کشور که متأسفانه این شرکت دیگر فعال نمیباشد) در آن فعال است.
تنکابن دارای معدن سنگ آهک در چهارده کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن (نزدیک آبادی یوسف آباد) است، معادن واریزه کوهی، سنگ آهک، آهن، سیلیس، سنگ گرانیت، معادن شن وماسه (واقع در منطقه سه هزار)،[۹۶] معدن تازه کشف شده طلا (در منطقه سه هزار)[۹۷] را میتوان نام برد، همچنین درکوههای نیل کلایه گلیجان ودوهزار معادن زغال سنگ مشاهده شدهاست.
برخی نیز به منابع نفت در آنجا اشاره کرده اندکه وجودچندآتشکده قدیمی درحوالی روستاهای توشکون وهمش بورووجودمنابع گازدرنعمت آبادازتوابع دهستان میرشمس الدین میتواند گواهی برآن باشد، همچنین درزمان امیراسعدتنکابنی فرزند ارشد سپهسالار اعظم وسایل زیادی برای استخراج نفت آورده شد که از نتیجهٔ آن اطلاعی دردسترس نیست، همچنین آتشسوزی ۱۳/۳/۱۳۷۰ در منطقه نعمتآباد که با حفر چاهی ۱۸٫۵ متری آغاز گردیده بودو توسط متخصصین محلی و شرکت نفت بندر انزلی مهار گردید وجود مخزن گازی به مساحت ۵ کیلومتر مربع در عمق ۱۵ الی ۳۰ متری زمین را آشکار گرداند.[۹۸]
از صنایع دستی نمدمالی، گلیم بافی، جوراب بافی، چادرشب بافی، لاکتراشی (هنر جنگل نشینان که با چوب محصولات همچون قاشق، پارچ ودیگر ادوات تزئینی تولید میکنند)، سالی بافی (تور ماهیگیری) سفالگری (گمج، کوزه و...)وساخت انواع ادوات ساده مربوط به کشاورزی (همچون داس، تبر، کرباس، گاجمه، بلو، گرباس، فیکا) و... را میتوان نام برد.[۹۹]
نگاهی کلی به مکانهای دیدنی تنکابن
[[پرونده:
]
جنگل ومنطقه ییلاقی دوهزار
جنگل ومنطقه ییلاقی سه هزار
مسیر دسترسی تنکابن به خرمآباد پس از عیور از قلعه گردن به سمت جنوب امتداد یافته و دو راهی لتاک در جانب شرقی وارد یک جاده خاکی میشود که به طرف منطقه زیبای سه هزار ادامه پیدا میکند دره سه هزار منطقهای بکر، زیبا با چشم اندازهای بدیع، چمنزارها، جنگلهای مرتفع و جلگهای، روددخانه پر آب سه هزار یک ماندهاست آب و هوای مطبوع به همراه ابشارهها و چشمههای آب گوارا و آرامش رویایی این منطقه برای گروههای توریستی مشتاق آرامش و طبیعت کاملاً ایدهآل است.
دشت دریاسر
جاده آسفالته دو هزار از سه راهی خرمآباد و قبل از پل چشمه کیله آغاز و با عبور از شهر خرمآباد و دو راهی لتاک و پارک چالدره با طی مسافت ۴۰ کیلومتر به کلیثم میرسد از این نقطه در شرق جاده با صورت پیاده در حدود ۵/۱ ساعت در مسیر صعود به قله سیالان دشت زیبای دریا سر وجود دارد. این منطقه ۲۰۰۰۰۰ متر مربغ مساحت دارد، ارتفاع دشت از این صحرا ۱۸۰۰ متر بوده و به این خاطر در تابستان دارای آب و هوای بسیار مطبوعی است. وجود کوهای زیبای هر تنگ لات خان بن، سیاه کل و کل تلا، کوههای پوشده از گیاهان، چشمهها و رودهای پر آب دریاسر را بعنوان یکی از جاذبههای منحصربهفرد کشور معرفی میکند
منطقه ییلاقی دینارسرا
منطقه ییلاقی داکو
مسیر جنگلی لیره سر
مسیر جنگلی آغوزدارکوتی
اثر طبیعی خشکه داران
درکیلومتر ۳۰ محور تنکابن به چالوس به بعد از نشتارود و قبل از عباسآباد درکنار جاده واقع شده و تنها ۱۲۰ متر با دریا فاصله دارد. این منطقه حفاظت شده به عنوان تنها جنگل جلگهای و بکر و از آخرین بازماندههای اکوسیستمهای جنگلی جلگهای شمال ایران با مساحت تقریبی ۲۶۰۰۰۰۰ مترمربع مساحت بشمارمی رود. انواع مختلف گونههای جانوری و گیاهی مانند توسکا از نوع کرک که در ایران رو به انقراض است سه قلو انجیلی، انار، ممرز، بلوط، لیلکی یا کرات خرمندی، لرگ، ملج، انوع مهم شمشاد، ازگیل جنکلی و یاس وحشی میباشد گونههای متنوع و فراوان جانوری نیز از قدیم در قدیم در آن میزیستند و درحال حاضر زیستگاه حیوانات وحشی نظیر شغال، گرگ، خوک، گربه وحشی و پرندگانی مثل حواصیل خاکستری، قره، غاز، مرغابیها، دارغاز باکلان، اگوت بزرگ و کوچک میباشد. خشکه داران با شرایط مذکور و برخورداری از ساحل زیبای دریای خزر و مجاورت با شهرهای توریستی و امکانات اقامتی و پذیرایی از جمله بهترین مناطق برای اجرای تور میباشد درحاشیه این منطقه نیز یک موزه تاریخی طبیعی ایجاد شده که مجموعه تاکسیدرمی از حیوانات وحش شمال ایران را به نمایش گذارده و همواره مورد استقابل محققان و دانش پژوهان است با هماهنگی اداره محیط زیست میتوان از این جاذبه بازدید کرد.
موزه خشکه داران
موزه مردم شناسی برسه دوهزار)(شانه تراش)
موزه شهدا واقع در گلزار شهدا تنکابن
موزه گیاهان دارویی کندلوس
آب گرم معدنی فلک ده لیره سر
این مکان بکر در لیر سر قرار دارد، مسیر آن از سه راهی خرمآباد در داخل شهر تنکابن و قبل از پل چشمه کیله آغاز و پس از عبور از شهر خرمآباد به دو راهی لتاک میرسد، از این محل پس از عبور از پل به فاصله اندک دو راعی سه هزار و لیر سر وجود دارد که از این محل جاده بصورت خاکی ادامه پیدا میکند کل فاصله تنکابن تا روستای سنتی فلکده ۳۳ کیلومتر است. آب گرم با درجه حرارت متوسط در کنار رودخانه لیرسر و یک چشمه آب سرد به همراه جنگلهای انبوه و کوههای پوشیده از درخت برای اجرای تور و گروههای مختلف توریستی بسیار جالب است.
آب گرم معدنی سه هزار
آب گرم سه هزار معروف به آبگرم حضرت سلیمان یا نرگس است. منطقهای زیبا در دره سه هزار تنکابن و در جوار تخت سلیمان، آب گرم چشمه ایست که دهانهٔ آن در دل تودهای از آهک، یک حوضچهٔ طبیعی حدود ۵ متر مربعی را شکل داده که رنگ سقف آن شیری تا قهوهای است. حوضچه یک کریدور ۴ تا ۵ متری به سمت شمال دارد. برای ورود به حوضچه باید پنج پله را پائین رفته و نیم خیز از دریچه نیم دایرهای وارد آب گرم به عمق یک متر شوید. آبی زلال و گرم (حدود ۴۰ درجه سانتی گراد) همراه با چکیدن قطرات آب از سقف با کف پوشی از ریگ و شن. کنار آن هم حمامی به صورت طبیعی ایجاد شده است که در طول تمام روزها به خصوص فصول گرم سال میزبان دوستداران طبیعت است. این آب دارای ذخایر سرشاری از داروهای طبی از قبیل اسید کربنیک، گوگرد، آهن و... است.
آبشار فرهاد جوی
جاده آسفالته دو هزار و سه هزار که از تنکابن آغاز میشود پس از عبور از خرمآباد به مساحت ۲ کیلومتر به منطقه قلعه گردن میرسد که منظره جالبی را در دامنه ارتفاعات کوتاه و جنگلی از جلگه و دریای تنکابن به نمایش میگذارد. این محل با تنکابن ۸ کیلومتر فاصله دارد در کنار جاده از تونل انحرافی و تاریکی قلعه تنکا که آب و لمرود را به رود سه هزار ملحق میکند آبشاری ایجاد شده که ده متر ارتفاع دارد و تا ۵۰ متر قابل افزایش است در جمع محیطی زیبا برای اتراق مسافران بوجود آمدهاست.
آبشار کوهسر
واقع در بخش نشتا تنکابن.
راه مالرو باستانی تنکابن به قزوین
نهارخوران امیراسعد تنکابن
چشمه آب معدنی شلف
پس از طی کردن مسافتی د رحدود ۳۵ کیلومتر با وسیله نقلیه در صورت ۳۰ کیلومتر پیادهروی در دو کیلومتری شمال شرق روستای میان رود در غرب رودخانه پرور آب معدنی شلف قرار دارد که Ph مواد قلیایی، نمکی، آهکی، فسفر، اکسید آهن، سیلیس، پتاس، آلومین، کلر، سود، کربنات، منیزیم و اسید سولفوریک تشکیل شده و با دارا بودن خواص طبی فراوان برای درمان بیماریهای مختلف، نظیر امراض کلیوی سوء هاضمه و نقرس، امراض جلدی و درد روماتیسم مفید است این آب معدنی به همراه مناظر زیبای طبیعی اطراف مورد علاقه ورزشکاران و طبیعت گردان میباشد. آب معدنی شلف شامل مواد قلیائی، آهکی و نمکی است که برای سوء هاضمه، بیماریهای کلیوی و... مفید است. مسیر دسترسی به این چشمه با پیادهروی همراه است. تا روستای شهرستان مسیر عبور وسایل نقلیه وجود دارد، پس از آن میتوان با راهنمایی از محلیها به مسیر ادامه داد و بر سر دوراهی آبگرم و چشمه شلف مسیر سمت چب به چشمه منتهی میشود. این چشمه یکی از محدود چشمههای آب گازدار در جهان است.
غار دانیال
این غار زیبا در ارتفاعات مشرف به سلمانشهر قرار دارد سلمانشهر در ۳۰ کیلومتری شرق تنکابن در مسیر ارتباطی کناره چالوس به تنکابن قرار دارد این شهر در ساحل زیبای خزر واقع شده و مسیر دسترسی به غار دانیال از وسط شهر و از خیابان میانی شهر و محور ارتباطی در محل میدان مرکزی شهر جدا و وارد خیابان دریا گوشه میشود این خیابان در ادامه از شهر خارج و به طرف جنوب و دامنههای زیبای البرز ادامه پیدا میکند و در خاتمه به روستای چاری میرسد و از وسط رود چاری گذشته و پایان مییابد کل فاصله تنکابن تا آخر روستای چاری ۴ کیلومتر بوده و ازمحل با پای پیاده به ۱ ساعت زمان لازم است تا با عبور از ارتفاعات یلاع و زیبا و جنگلی به دهانه غار رسید. داخل غار بسیار سرد بوده و آب گوارا و سردی هم در داخل آن جاری است مواد آهکی چکیده از سقف غار منظره زیبایی دارد پهنای غار از ۲ الی ۵ متر متغیر است و طول آن نامعلوم است و به گفته بومیان به ۶۰۰۰ مترمی رسد شباهت زیادی بین این غار و غار علیصدر وجود دارد این محل برای اجرای تور برای هر گروه سنی جالب و دلپذیر است.
غار کبود آبی ور
پارک جنگلی چالدره
در ۱۸ کیلومتری مسیر تنکابن به دو هزار و درکنار جاده قرار دارد و مسیر آسفالت بوده و پارک زیبای چالدره با ۹۴ هکتار مساحت در میان دلتای دو رود سه هزار و دو هزار و محل اتصال آنها قرار دارد این پارک با پل پارکینگ، سرویسهای بهداشتی، اب و برق، الاچیق از امکانات پارک چالدره میباشند طرحهایی برای توسعه این پارک در دست اجرا است.
پارک سی سراسلمان شهر
پارک شورا
پارک مادر
(سینمای 4D وسالن آمفی تئاتر)
پارک کریم آباد
پارک کوثر چشمه کیله
پارک خبرنگار
مزارع پرورش ماهیان سردآبی
مزارع دو هزار و سه هزار (مزارع پرورش ماهی دیگری در نقاط غیر کوهستانی مانند مزارعی در روستاهای میرشمس الدین، آب کله سر، کبودکلایه وخرم آباد وجود دارند)
قله سیالان، قله گردکوه، قله مازوچال، قله شاه رشید، کوه بلور (شاه سفیدکوه)، چشمه ولگ میال، چشمه دیوخانی، چشمه کارکوه، گرخانی چشمه وینی چشمه، ولگتوک میان چشمه، چشمه سوی، رود دو هزار، رود سه هزار، رود ولمرود، رود آزاد رود، رودمیرشمس الدین، آب بندان جیسا، شکارگاه نرگس کوه، شکارگاه نوارکوه، شکارگاه اکر، شکارگاه پیله کوه، سلمانشهر، تفرجگاه گرگویه شانه تراش، رود شیرود، رود ترک رود، رود نسارود، رود گرگرود، رود کاظم رود، رود نشتارود، رود چشمه کیله، کوهستان لیمرا، کوهستان پیش کوه، کوهستان نوشا، کوهستان داکو، کوهستان مازولنگاسر، آبشار ماهی وزان، آبشار سنگ بن چشمه، آبشار فرهاد جوی، دریاچه یخی یا دریا آبی، دریاچه بلور، دریاچه هزارکوه، منطقه ییلاقی نوشا، قلعه تنکا، ساختمان شهرداری، ساختمان شهربانی، پل آجری قلعه گردن، پل قدیمی لپاسر، شا نشین دشت نوشا، قلعه نوشا، ، مزارع پرورش ماهیان سردابی دو هزار، مزارع پرورش ماهیان سردابی سه هزار، مراکز پرورش ماهی درآبندانها (بابولات و..)، کارگاه کوزهگری سلیمانآباد سیاهگل چال، ، پایههای چوبی اسکله بندر تجاری درسبزه میدان، قلعه نوشا تنکابن، قلعه کتی تنکابن، قلعه هاله کله تنکابن، قلعه بهکله تنکابن، قلعه سیاورز خرمآباد تنکابن، قلعه رودپشت تنکابن، قلعه لشکرک تنکابن، قلعه هلوکله تنکابن، پل قلعه گردن تنکابن، قلعه تنکا تنکابن، موزهٔ مردم شناسی برسه (روستای برسه واقع در دوهزار)، بام تنکابن (فضای بالای دهستان قلعه گردن و آبشار فرهاد جوی که از چالوس تا رامسر را در دید رس قرار می دههد، تنکابن قدیم را میتوان دید)
آثار ملی ثبت شده شهرستان تنکابن
- عمارت شهرداری تنکابن
(پهلوی اول – شماره ثبت ۵۰۰۱ – داخل شهر)
- ساختمان شهربانی تنکابن
(پهلوی – شماره ثبت ۱۵۲۲ – داخل شهر)
- محوطه کورسر
(تاریخی – اسلامی – شماره ثبت ۳۷۷۹ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان- روستای لاک تراشان)
- محوطه گورستانی جارمت
(هزاره اول قبل از میلاد- شماره ثبت ۳۷۸۰ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان – روستای لاک تراشان)
- محوطه گورستانی جیرمت
(پیش از اسلام – اسلامی – شماره ثبت ۳۷۸۱ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان جنوبغربی)
- محوطه و گورستان جیر لپه دشت
(هزاره اول اسلامی – شماره ثبت ۳۷۸۵ – بهش مرکزی، دهستان گلیجان -روستای لاک تراشان)
- محوطه کوره سر
(احتمالاً اسلامی – شماره ثبت ۳۷۸۳ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان -روستای لاک تراشان)
- بنای سنگی کوره سر
(احتمالاً اسلامی – شماره ثبت ۳۷۸۲ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان -روستای لاک تراشان)
- بنای تُنِکا
(قرن ۶ ه. ق – شماره ثبت ۲۱۹۶۲ – بخش خرمآباد، روستای قلعه گردن)
- پل چشمه کیله
(پهلوی اول – شماره ثبت ۳۳۲۹ – داخل شهر)
- پل فلزی ولی اباد
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۷۱ – بخش مرکزی، دهستان میر شمس الدین-روستای ولی آباد)
- پل قلعه گردن
(صفویه – شماره ثبت ۲۱۹۶۹ – بخش خرمآباد، دهستان بلده -روستای لاک تراشان)
- پل زنگشامحله
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۱۹۷۰ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان -روستای زنگشامحله)
- پل علی اباد
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۲۰۱۲ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان -روستای علی اباد)
- پل علی اباد پایین
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۲۱۹۷۸ – بخش مرکزی، روستای علی اباد پایین)
- پل چالکش
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۲۰۴۲ – بخش مرکزی، روستای چالکش)
- پل یک دهنه لَپاسَر
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۲۰۴۱ – بخش مرکزی، روستای لَپاسَر)
- پل دو دهانه خشت نو
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۱۹۸۳ – بخش خرمآباد، دهستان بلده، روستای تشکون)
- پل فلزی چالکرود
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۹۲ – بخش خرمآباد، روستای چالکرود)
- پل رضا شاهی
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۹۰ – بخش خرمآباد، روستای قلعه گردن)
- پل فلزی شیرود
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۹۷ – روستای شیرود)
- پل فلزی نشتارود
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۶۰ – نشتارود)
- دبیرستان سنایی
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۹۴ – خرمآباد)
- مدرسه پهلوی سابق(حضرت نرجس فعلی)
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۸۳ – داخل شهر)
- حمام مَکرود
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۱۹۸۳ – بخش نشتا، دهستان تمشکل، روستای مکرود)
- حمام امیر اسعد
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۱۹۸۳ – بخش خرمآباد، دهستان دوهزار، روستای بالااشتوج)
- مسجد امیراسعد
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۱۹۷۹ – بخش خرمآباد، روستای بالااشتوج)
- مسجد گیل محله
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۱۹۸۰ – بخش مرکزی، دهستان گلیجان، روستای گیل محله)
- ساختمان ایستگاه کشاورزی
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۱۹۶۵ – بخش خرمآباد، شهر خرمآباد)
- بنای اداره چای تنکابن
(پهلوی اول – شماره ثبت ۲۳۱۴۷ – داخل شهر، خیابان تختی)
- حوض و سکوی ناهارخوران
(قاجاریه – شماره ثبت ۲۱۹۷۲ – بخش خرم آّباد، شهر خرمآباد)
- خانه حاج خلیلی
(اواخر قاجاریه – شماره ثبت ۵۰۰۱ – خ شهید مطهری، نرسیده به مسجد ساعد)
از جمله آثار قدیمی دیگرشهرستان عبارتند از: عمارت دیوان خانه و مسجد قدیمی و قلعه پیروز در شهر خرمآباد در حدود یک کیلومتری جنوب شهر تنکابن؛ عمارت منتظم دیوان و حمام قدیمی در آبادی گُلیجان در دو کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن؛ عمارت شیخ نورالدین در آبادی نورآباد (احمدسرا) در هشت کیلومتری مغرب شهر تنکابن ن؛ پلهای آجری در مسیر آبادیهای رَمَج محله ـ کچانک و نسیه محله ـ فقیه محله و روستای بُرامسر؛ مسجد علامه؛ مدرسة سلیمانیه؛ و گورستانی قدیمی در آبادی سلیمانآباد (کالامور) در هشت کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن، منطقه جنگلی دینارسرا، مرداب نشتارود، منطقه ییلاقی داغ کوه، منطقه جنگلی سفیدآب و کوه سر، آبشارکمیلیه و کوه سرو دینارسرا
قلعهها، برجها و آتشکدهها در شهرستان تنکابن
در تنکابن آثار حدود سی قلعه از دورانهای مختلف به جا مانده که از جمله آنها عبارتنذ از:
- قلعه تنکا(دژ گلیج) تنکابن (اسلامی – شماره ثبت ۳۳۲۲)
- قلعه نوشاه تنکابن
- قلعه کتی تنکابن
- قلعه هاله کله تنکابن
- قلعه بهکله تنکابن
- قلعه سیاورز خرمآباد تنکابن
- قلعه رودپشت تنکابن
- قلعه سیاه لان تنکابن
- قلعه سفید کوه تنکابن
- قلعه خشن چال تنکابن
- قلعه دختر تنکابن
- قلعه ذوات تنکابن
- قلعه دژ کلار(سه قلعه از تنکابن تا کلاردشت)
- قلعه مارکو(بین تنکابن و رامسر)
- قلعه لشکرک تنکابن
- قلعه هلوکله تنکابن
- قلعه تنکا یا دژ گلیچ (قلعه تنکابن)
در کنار رودخانه گلیجان یا «چشمه کیله» قلعه یی بنا شده است که پی آن از سنگ و ساروج است و بخشهای بالای دژ از آجر و چوب «سر» ساخته شده است. چوب «سر» از چوبهای سخت جنگلی است. دور قلعه را دیواری کشیدهاند، از سنگ که یک دروازه کوچک برای عبور یک نفر دارد! گلیج، در گذشته منطقه بزرگی بود و فرمانروای گلیج را «گلیجان» یا «اسپهبد تنکابن» میگفتند که در این قلعه سکونت داشت. پیشینه این قلعه را تا زمان ساسانیان نوشته و گفتهاند که در طول تاریخ ایستاده است و آسیبها دیده است. در کنار قلعه، باغی از پرتقال است و مدرسه یی ساختهاند که دانسته یا ندانسته از سنگ و آجر قلعه کندهاند و در آن مدرسه بکار برده ند.[۱۰۰]
- قلعه دوم یا قلعه «گران»
در ضلع شرقی «چشمه کیله» بر بالای تپه ماهورهایی که از سلسله جبال البرز فاصله دارد، «قلعه گران» بنا شده است. دروازه بزرگی دارد از چوب و دو اتاق دیده بانی در دو طرف آن. به دلیل رونق این منطقه درگذشته که گذرگاه کاروانها بود، ساختمان این قلعه نیز مثل «قلعه تنکا» بود که آثار آن باقیمانده است.[۱۰۱]
- قلعه سه هزار
این قله در سه هزار واقع است ودر سال ۹۱۶ ه. ق تعمیر شد وکاخ این قلعه دوازده برج داشت وساختش سه سال به طول انجامید، خان احمد خان در جنگ با سپاهیان شاه عبس صفوی مدتی در این قلع پناهنده شد.[۱۰۲]
- قلعه کوتی
سومین قلعه از قلاع تنکابن، قلعه کوچکی است به نام قلعه «کوتی» که دروازه آمد و شد مردم بود. این قلعه در سمت غرب رودخانه چشمه «کیله» واقع شده است. قلعه «کوتی» در بالای تپه، یک چاه سنگ چین عمیق داشت که در عمق به یک راه زیرزمینی وصل میشد. راه پنهان که نگهبانان از آن رفتوآمد میکردند و به یک اتاق بزرگ ختم میشد. «کوتی دژ» مرکز راهداری بود که ۵۰ متر ارتفاع داشت و انبارهایی که درآمدهای مالیاتی در آن ذخیره میشد، مأموران راهداری در انتهای این تپه نگهبانی میدادند و از راه دور علامات نگهبانان قلعه گران را دریافت میکردند. آنها راهها را دیده بانی نیز میکردند و دشت سبز تنکابن را زیر نظر داشتند و به شکایت مردم میرسیدند و برای آنها کارگشایی میکردند. از تونلی که در زیر قلعه «کوتی» به دستور اسپهبد گلیج کنده بودند، آب ویلهم رود به شرق خرمآباد تنکابن میرسید که هنوز هم به همان شکل دایر است.[۱۰۳]
- قلعه سیاه لان
سیاه لان به معنی کوه سیاه یا خشم آلود است که در انتهای رودخانه دوهزار قرار دارد. در سرچشمه دوهزار چندقلعه وجود دارد که قلعه سیاه لان در مرتفع ترین آنها واقع است که بالاتر از قلعه «خانه بن» و دشت بزرگ «دریاسر» است. قلعه یا دژ «سیاه لان»، تماماً از سنگ است و پر از حفرهها وگودالهای عمیق (تقریباً ده متر) که از سنگ و آهک کوبیده است. در کف زمین دو اتاق و یک تونل باریک است که دشوار و به حالت سینه خیز میتوان از آنجا گذشت و پایین رفت. این قلعه اتاقی دارد از سنگهای پهن مربعی شکل که ارتفاع آن دومتر است و دیوارهایش از سنگ و ساروج است که سطح بیرونی آن را گل اندود کرده بودند تا از دور دیده نشود. قلعه سیاه لان از طرف غرب، تمام آبادیهای الموت را زیر نظر داشت و از شرق ناظر بر روستاهای دوهزار بود (مسیری که قلعه زیر نظر دارد. از همان ابتدا تا حال مسیر عبور و مرور روستاییان دوهزار و الموت است) و در فصلهای بهار و تابستان و پاییز که عبور و مرور بیشتر بود، کنترل بیشتر میشد. در فصل تابستان راه پر از برف و یخ میشد و بسته میشد. ارتفاع این قلعه که بر بالای کوه بود ۴۱۰۰ متر است.[۱۰۴]
- قلعه نرگس
قلعه نرگس در منطقه سه هزار واقع شده است و بر بالای کوهی به همین نام است که بالاتر از آب گرم تخت سلیمان واقع شده است. هردو قلعه یعنی «نرگس» و «سیاه لان» در انتهای مخروطی سه هزار و دو هزار قرار گرفتهاند که نرگس بر مسیر طالقان و سیاه لان بر الموت مشرف است و هردو قلعه بر همدیگر مشرف هستند. از طرف شمال نیز راه سه هزار زیر نظر نگهبانان «نرگس» بود که در مواقع خطر سنگهای بزرگ و سنگین را بر سر مهاجمان فرومی غلتانیدند. در پیرامون «قلعه نرگس» آثار حصار یا دیوار دیده نمیشود. ولی آثار سنگ و حفاری و آهک و ساروج دیده میشود. «نرگس» نیز به طمع گنج، از کندوکاو سودجویان در امان نمانده است و درحال حاضر جان پناه چوپانان است.[۱۰۵]
- قلعه مارکو
قلعه مارکو بین تنکابن و سخت سر (رامسر فعلی) قرار دارد. قلعه بر کوهی است منفرد و مثلثی شکل از جنس آهک که از سلسله جبال البرز جدا مانده است. انتهای قلعه دیده بانی داشت که مسافران گیلان به تنکابن را تحت نظر داشت ومراقب مهاجمین بود که از جنگل بیرون میآمدند و به صورت جنگ وگریز به رهگذران یا قلعه هجوم میآوردند. قلعه مارکو بر سر راه اشکور سفلی و سخت سر (رامسر) سر راه گیلان و مازندران قرار داشت. قلعه مارکو را آل بویه متصرف شدند و در آن دیدبان گذاشتند تا کاروانیان در امان بمانند. قلعه مارکو طی صدسال اخیر کمکم نابود شد و سنگهای آن به عنوان سنگ بنا به غارت رفت و قلعه و نصفی از کوه نابود شد. درحال حاضر در اطراف قلعه چند ویلا ساختهاند و مردم برای تفریح و هواخوری به مارکو میروند![۱۰۶]
- قلعه سفیدکوه
قلعه سفیدکوه در ارتفاع ۳۵۰۰ متری دریا درکوههای اشکور علیا قرار دارد و در دامنه غربی کوه، دشت وسیعی است. در نوک مخروطی قله، آتشگاهی بود که آثار آن هنوز باقی است و کمکم به زیارتگاه اسلامی تبدیل میشود که روزهای جمعه بویژه در بهار و تابستان، مهاجرین و بومیان اشکور در آنجا مراسم مذهبی و قربانی اجرا میکنند و دو روز در آنجا میمانند و به روستاهایشان برمی گردند. در رأس مخروط، منطقه یی در ابعاد ۱۰*۴ متر تعبیه شده است و عمق آن دومتر است و مردم از آن به عنوان مسجد و استراحتگاه استفاده میکنند و بخش دیگری از بنا، آشپزخانه است. در بالاترین نقطه کوه چشمه یی است بنام «میانکوه»، در بخش جنوبی کوه، قبرستانی است با صدها قبر که اموات به سبک و شیوه زردشتیان دفن شدهاند. نگهبانان قلعه، راه الموت، رودبار و خود اشکور علیا را تحت نظر داشتند.[۱۰۷]
- قلعه خشن چال
«خشن چال» قلعه کوچکی است در شمال شرقی، سفیدکوه که راه آن غیرقابل عبور است. بر اثر گسل زایی و فروریختن مسیر و اطراف آن، حتی شکارچیها و کوهنوردان حرفه یی از آن به سختی عبور میکنند. آثار این قلعه تنها در نقطه یی از میانکوه با دوربینهای چشمی دیده میشود. نگهبانان قلعه رفتوآمدهای طرف الموت را تحت نظر داشتند. یک نکته نانوشته و ناگفته نماند که تمام قلعههای تنکابن، روبه سوی غرب (ارومیه ـ آذربایجان غربی) است. به روایتی، زرتشت پیامبر در ارومیه متولد شده است. به همین دلیل، تمام قلعههای باستانی ایران روبه سوی ارومیه ساخته شده است.[۱۰۸]
- قلعه ذوات
در رأس یک کوه مثلثی شکل که یک ضلعش به رودخانه چالوس است و ضلع دیگرش به سردآبرود، جنگل است. و در آن جنگل دوبرج همانند که قسمت زیرین آنها محوطهٔ است با یک راهرو و دالان به طول ده متر میگویند که درگذشتههای دور انبار غله و برنج و کاه بوده در موقع خطر، آتش روشن میکردند و مردم را خبر میکردند که در آن جا پناه بگیرند. این برج و قلعه که سنگ و ساروجی است تا زمان علویان آمل رونق داشت. «زیدعلوی» از این قلعه دیدن کرد ومردم به استقبال او آمدند. اما جانشین او به دست امیر اسماعیل سامانی کشته شد.[۱۰۹]
- قلعه دختر
از دیگر قلعههای منطقه تنکابن، قلعه دختر است که روبروی قلعه «ذوات» است وهم سوی قلعه «بهرام در بسطام». هرسه قلعه بر انتهای کوهها هستند و با افروختن آتش در قلعهها، هرسه قلعه همدیگر را خبر میکردند. از قلعه دختر، آثار برج و باروهای سنگی و اتاقها هنوز باقی است.[۱۱۰]
- دژ کلار
برتل بزرگی در مرکز کلاردشت، آثار دژ بزرگی باقی است که مرکز فرمانروایان کوهستان کلاردشت، کلارستانی، کجور و تنکابن بود وگاهی مقر فرماندهی بلادی بود که از حاکمیت کلاردشت خارج بود. پی دژ سنگی و دیوارههای آن آجری است و در ابعاد ۵۰۰متر در ۵۰۰متر حصاری بر آن کشیدهاند. بخش داخلی دژ طوری ساخته شده بود که نگهبانان دژ، آسان میتوانستند از کمر وبالای دیوار راه بروند ولی از بیرون امکان صعود نبود. در بیرون خندقی به پهنای چهارمتر، دورتادور دژ حفر کرده بودند که امکان ورود به قلعه را غیرممکن میکرد. دژ کلار، چهار دروازه داشت و در دو طرف دروازهها برجهای دیدبانی بود که از دشت کلار حراست میکردند. در اطراف دژ پناهگاههایی ساخته شده بود که آثاری از آنها باقی است و هرکدام، خود به نام قلعه معروف است مثل قلعه علمدار، در شرق، «کلار» بر بالای یال و «رزاکول» و «عثمان قلعه» و «کلومه» یا قلعه «لریزولش سر» که همه در اطراف دژ کلار بودند و بر اثر حفاریهای غیرقانونی ویران شدهاند. قدمت دژ کلار به زمان ساسانیان میرسد.[۱۱۱]
آرامگا هها، امامزادهها و زیارتگا هها در شهرستان تنکابن
این شهرستان مدفن چندین امامزاده از تبار امامان معصوم از جمله فرزندان امام موسی کاظم است.[۱۱۲]
- بقعة سیدحسین بن موسی الکاظم در شیرود (برادر امام رضا (ع))
- بقعه آقامیرشمس الدین درروستای میرشمس الدین (از نوادگان امام موسی کاظم (ع))
- بقعه آقاشیرعلی درمیان ناحیه خرمآباد
- بقعه ایوب پیغمبر (ع) در روستای پرچور عباسآباد
- بقعه دانیال پیامبر (ع) در روستای دانیال کلارآباد
- امامزاده اقا سید حسین در روستای پلتکله
- امامزاده سید محمدطاهر در آبادی حاجی محله دهستان میرشمس الدین
- امامزاده قاسم در دوهزار
- امامراده سید محمد در روستای واچک (سید عبدالحی ابن سید صدرالدین مرعشی)
- امامزاده سید حسن روستای زیارت ور عباسآباد
- بقعة سیدجلال در آبادی زَرَوج محله گلیجان
- امامزاده سید محمدآبادی فقیه محله گلیجان
- امامزاده سید قوام الدین کبود کلایه
- بقعه صالح بن علی
- بقعه سّید علی کیا در روستای رودپشت
- بقعه سیده زیبا خانم
- بقعه بی بی نورزاده خانم در مزردشت خرمآباد
- امامزاده درویش ماهرو تنکابن
- امامزاده سید ابوالحسن الموید بالله
- بقعه سید ابوجعفر ثائری ابیض تنکابن
- بقعة سیدحبیب اللّه
- بقعة سیدرضا در آبادی شیرود
- امامزاده سید قاسم در شیرود
- امامزاده برهان الدین سپهسالار در سه هزار
- امامزاده سید صادق در بالابند گلیجان
- بقعة دو برادران در آبادی کَچانَک در سه کیلومتری
- بقعة میرسبحان در آبادیِ تمیجانَک
- امامزادگان طاهر و مطهر در سیف کلایه
- امامزاده اوج بن علی پایین اشتوج
- امامزاده آقا میربخش رضا رودگر محله نشتا
و بیش از شصت امامزاده و بقعه دیگر را میتوان نام برد.[۱۱۳]
کل بخش.[۱۱۴]
اماکن اقامتی و توریستی شهر تنکابن
- مجتمع فرهنگی رشد
- مجتمع اقامتی چالدره (واقع در پارک جنگلی چالدره)
- هتل رستوران بهارستان (کریم آباد)
- مهمانپذیر ایران (خیابان جمهوری سبزمیدان)
- هتل صدرا (کریم آباد)
- هتل آوا (جنب چشمه کیله)
- هتل سیالان (دو هزار-دوراهی دریاسر)
- متل شایان (جنب چشمه کیله)
- مجتمع اقامتی و تفریحی سیمرغ (ولی آباد)
- سوئیتهای اقامتی آیلار (ولی آباد)
- هتل آپارتمان پگاه (دو هزار-نرسیده به دوراهی دریاسر)
- هتل دنیا (تنکابن)
- هتل گل (تنکابن)
- هتل مروارید (تنکابن)
- هتل آپارتمان رادمهر (تنکابن-شیرود)
- خونه گلی (روستای چلاسر-تنکابن)
- معین (تنکابن-خرمآباد روستای گاو)
- هتل وازیک (واقع در نشتارود)
- هتل آرزو (جنب پمپ بنزین نشتارود نشتارود)
- هتل نجاتی (کیلومتر ۵ تنکابن به نشتارود)
- متل سویل (کیلومتر ۵ تنکابن به نشتارود)
- هتل و تالار ترافیک (نشتارودتنکابن)
- هتل ونوس (نشتارودتنکابن)
- مجتمع اقامتی گیسا (واقع در پایانه تنکابن)[۱۱۵]